ترانه های پاییزی

 دستم می گشاید در قلبم

و دعایی در دل که با من همراه است

این همان سادگیه من است

به زمان خاموشی را فریاد می زند

نمی توان به کسی گفت وقتم را

و ایمانی که او در حقم دعا کرد

نمی تواند کس بداند ان را درحقم

این می گذرد همه عمر که با همراه است

دلم در هر تپش با من همراه است

می گشایم آن را به سپاس آن بزرگ وار

می خوانم دعایش را درحقم

این از کودکی بر دلم موج می زند

نه کسی تواند بر آنم کند

نه کسی تواند بر سادگیم تعنه ای زند

این هم دعایی بر دلم که با من همراه

می خوانم شب و روز بر دیوار دلم

اگر بارانی در دلم دیدی

نه از چنگ و نی است

بارانی در حق دعایم می بارد

تا هستم این دعا را خواهم خواند

هر صبح بر سرای بیکسان باران خواهم شد

یا رب سپاس از این دعایی که با دلم همراه است

و سپاس از دعایی که ایمانی از با ایمان در حقم روا داشت

 

(بار الهی سپاس از با ایمانی که در حقم در تولدم دعایی کرد

که تمام عمرم بر دلم همرا است  و این را هر سال بر دله ساده ام

احساس می کنم  )

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, توسط عدنان عبد