ترانه های پاییزی
آسمانم در خروش نگاهم می شکند
اشکهایم بارانیست بر آسمانم
جهانم به قلبم می سپام رفتنم را
این همان آمدنیست که آرام نگیرد رفتنم را
زبانه کشیده آهه اشکم از تنه زارم
به بیتابه زمان شکسته دله زارم
دور شدم از شهر قریب فراغ ای یارا
یارا این دله زارم به وجودت می شکند
می سپارم لحظه هارا به اه سردم
می شکنم اشکم, به بغضه سردم(آوا)
نظرات شما عزیزان: